۱. ورود تکنولوژی و سرعت شگفتآور آن لزوم تحول اساسی در بههنگامسازی و معادلیابی واژههای بیگانه را ضروری میکند. سوال این است آیا اینکار شدنی است و در صورت امکان چه نهاد و سازمانی باید به این مهم بپردازد؟
۲. سازمان صداوسیما خود به گونهای مستقیم و غیرمستقیم به ترویج زبان بیگانه میپردازد. نگاهی به گزارشهای ورزشی، فیلم و سریال ها و گفتوگوهای روزمره در این سازمان رسانهای موید این نکته است.
۳. شهرداریها به عنوان نهادهایی که مستقیما با مردم در ارتباطاند در ایجاد چنین موقعیت نامناسبی نقش اساسی دارند. از خط «بیآرتی» تا نوشتههای روی اتوبوسها به انگلیسی آنهم در شهری که مهمانهای خارجی بسیار کم هستند نوعی خودباختگی را القاء میکند.
۴. عدم ارتباط موثر فرهنگستان زبان و ادب فارسی با دیگر نهادها موجب ترویج زبان بیگانه و جا افتادن واژههایی مثل سلبریتی و استارتتاپ شده است که هنوز هم معادلی برای آن پیشنهاد نشده است. این واژه ها در تیتر روزنامهها به وفور دیده میشود.
۵. شبکههای اجتماعی با ابداع و طرح واژههای خاص در نابسامانی خط و زبان فارسی نقش مهمی ایفا میکنند. جالبتر اینکه بسیاری از مسئولین هم تحت تاثیر همین شبکهها سخنرانی و نامهنگاری میکنند که خود مشکلزاست.
۶. در جامعهای که میل به استفاده از اسامی و عناوین خارجی -عمدتاً انگلیسی- جاذبه ایجاد میکند نمیتوان یکجانبه عمل کرد.
با این وصف ساماندهی وضعیت شهر تهران و دیگر شهرهای کشور به منظور پاسداری از خط و زبان فارسی مستلزم هماهنگی و تلاش همه نهادهای کشور بهخصوص رسانهها در این موضوع است. بدین منظور پیشنهادهای ذیل قابل ارائه است:
الف) ارتباط عملی کلیه نهادهای مرتبط اعم از فرهنگستان زبان و ادب فارسی، وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، بهداشت، صنعت، اقتصاد و... میتواند تا حد زیادی به رفع مشکل کمک کند.
ب) بهنظر میرسد بایستی اقتدار لازم جهت برخورد با متخلفین پدید آید. البته برخورد سلبی میتواند با تشویق مدام همراه شود. تخفیفهای ویژه برای کاربران تابلوهای فارسی و عدم تشویق کسانی که موجب ترویج زبان بیگانه میشوند شاید کارساز باشد چرا که وقتی اساس بر تشویق گذارده شود، عدم تشویق، خود نوعی تنبیه است. به خیابان جمهوری بنگرید از فرط وجود تابلوهای محصولات خارجی چندان تفاوتی با خیابان اصلی توکیو و سئول ندارد!
ج) پیشنهاد واژهها و اسامی تازه و جذاب همراه با برخورد قهری لازم است. نمیتوان همواره بر نفی تکیه و تاکید داشت بیآنکه به موارد اثباتی توجه کرد.
ه) برندسازی در دنیای امروز جایگاه ویژهای دارد که معمولا با تکرار، تبلیغ و تجربه استفاده مخاطب، بهدست میآید. ارزش مادی و معنوی «برند»ها -که نام ایرانی آن هنوز ابداع نشده است!- نباید نادیده گرفته شود. در این زمینه مثلا مالیات بیشتر بر تابلوهای خارجی میتواند موثر واقع شود و در مقابل مالیات تابلوهایی که نام ایرانی دارد رایگان گردد.
و) عزم ملی لازم است تا با ایجاد زمینه مناسب که مسئولان فراهم میکنند فرهنگ و زبان فارسی تحکیم و گسترش یابد. نمیشود در بقالی و میوهفروشی مثلا از واژههای «بگ» و «ملون» بهره برد و به ایرانی بودن خود افتخار کرد.
واژه «ایران» به زبان ژاپنی یعنی نمیخواهم! اما بهتر است همه بخواهیم تا این معضل فرهنگی حل شود.
نظر شما